پیرامون شکایت

شکایت ثالث به چه معناست؟

در علم حقوق شکایت ثالث زمانی مطرح می شود که اگر اشخاص ثالث نسبت به دعوی مطرح شده بین طرفین اصلی متضرر شده باشند، بتوانند به رای صادر شده از دادگاه صالح اعتراض کنند.

در واقع اعتراض شخص ثالث یکی از طرق فوق العاده شکایت از آرا محسوب می شود که با توجه به شرایط قانونی صورت می گیرد.

اصولا احکام صادره از دادگاه ها فقط در خصوص طرفین دعوا قابل اجرا خواهد بود و در حقوق و تکالیف دیگران تاثیرگذار نیست. اما این بدان معنا نیست که حکم دادگاه اشخاص ثالث را درگیر نکند.

شخص ثالث در عاوی حقوقی زمانی معنا پیدا می کند که نسبت به دعوی طرح شده حقی داشته باشد یا متحمل ضرر و زیان نیز شده باشد.

اعتراض شخص ثالث از جهت دیگری نیز از سایر طرق فوق العاده شکایت و حتی طرق عادی شکایت از آرا متمایز است. این طریق شکایت تنها به اشخاص ثالث مربوط می شود و ارتباطی با سایر طرفین دعوی مانند خواهان و خوانده ندارد.

اشخاص ثالث حق ندارند سایر طرق شکایت از آرا را مطرح نمایند و در مقابل اصحاب دعوی از حق اعتراض شخص ثالث نسبت به رای که در آن دعوی صادره شده باشد، بی بهره اند.

به طور مثال شخص (الف) با ادعای مالکیت نسبت به یک دستگاه کامیون و تحویل آن علیه شخص (ب) اقامه دعوی نموده و حکم به نفع او صادره شده باشد. اما (ج) از حکم دادگاه مطلع شده و با ادعای مالکیت نسبت به کامیون بر حکم مزبور اعتراض ثالث می نماید تا به نوعی بتواند حق مالکیت خود را نسبت به مال طرف دعوی برگرداند.

لازم به ذکر است که اگرچه حکم دادگاه علی القاعده تنها علیه محکوم علیه قابل اجرا می باشد اما علیه تمامی اشخاصی که در زمره اصحاب دعوی منتهی به حکم نبوده اند، قابل استناد می باشد.

بنابراین آرا علی رغم اثر نسبی آن ها می توانند با حقوق اشخاصی غیر از طرف های حکم برخورد نمایند و در این صورت منطقی خواهد بود که به اشخاص ثالث اجازه داده شود با شکایت نسبت به آن ها حقوق خود را احقاق و یا حفظ کنند.

در دعوای اعتراض ثالث، معترض ثالث همان خواهان دعوا و اصحاب دعوای منتهی به رای مورد اعتراض، خوانده دعوا محسوب می شوند.

شکایت ثالث

اعتراض شخص ثالث

همانطور که ذکر شد، شکایت شخص ثالث یکی از روش های خاص و فوق العاده اعتراض نسبت به احکام دادگاه می باشد که شرایط آن در قانون آیین دادرسی مدنی درج شده است.

در خصوص دعاوی حقوقی روش های دیگر فوق العاده شکایت از آراء مانند فرجام خواهی و اعاده دادرسی وجود دارد که اعتراض ثالث در مقایسه با آن ها متفاوت است.

در واقع هر کدام از روش های اعتراض به احکام دادگاه شرایط و ضوابط خاص خود را دارند و نمی توان معیار ثابتی را برای آن ها در نظر گرفت. اعتراض به احکام دادگاه ها حق هر کدام از طرفین دعوی و حتی اشخاص ثالث می باشد و از این حیث منعی در قانون وجود ندارد.

در کنار روش های فوق العاده اعتراض به احکام دادگاه ها، طرق عادی نیز مانند واخواهی و تجدید نظر خواهی در نظر گرفته شده است که اعتراض و شکایت شخص ثالث شباهت زیادی به آن ها دارد.

مطابق ماده 418 قانون آیین دادرسی مدنی، شخص ثالث حق دارد به هر گونه رای صادره از دادگاه های عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض نماید و نسبت به حکم داور نیز کسانی که خود یا نماینده آنان در تعیین داور شرکت نداشته اند، می توانند به عنوان شخص ثالث اعتراض کنند.

اصولا شخص ثالث در دعوی مطرح شده در دادگاه حضور ندارد و ممکن است رای غیابی علیه او صادر شود که در این صورت برای دفاع از حق و حقوق خود می تواند از طریق روش های قانونی، شکایت و اعتراض خود را نسبت به احکام دادگاه ها اعلام کند.

آرای قابل شکایت یا اعتراض شخص ثالث

شخص ثالث این حق را دارد تا نسبت به آرای دادگاه ها اعتراض و یا شکایت خود را مطرح کند. اما سوال اساسی که مطرح می شود این است که چه آرایی قابلیت اعتراض توسط اشخاص ثالث را دارند؟ اشخاص ثالث نسبت به چه آرایی می توانند اعتراض کنند؟

اعتراض شخص ثالث نسبت به هرگونه رای صادره از دادگاه ها قابل طرح است. بنابراین احکام، قرار ها، آرای قطعی و غیر قطعی، احکام حضوری و غیابی، آرای صادره از دادگاه های نخستین و تجدید نظر قابل اعتراض شخص ثالث می باشند.

در مورد سایر روش های فوق العاده اعتراض به آرای دادگاه باید به این نکته توجه کرد که فرجام خواهی تنها نسبت به آرایی که در قانون شمارش شده امکان پذیر است و اعاده دادرسی فقط درمورد احکام قطعیت یافته می تواند مطرح شود.

اما اعتراض شخص ثالث در خصوص تمامی آرای محاکم دادگستری قابل اجرا می باشد.

در مورد قابلیت اعتراض قرار ها نیز باید پذیرفت که نه تنها قرار های قاطع دعوی بلکه قرار های اعدادی یا مقدماتی نیز اگر به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورند، قابل اعتراض شخص ثالث می باشند.

به بیان دیگر اعتراض اشخاص ثالث فقط درمورد قرار های قاطع مطرح نمی شود، بلکه سایر قرار ها نیز از سوی شخص ثالث قابلیت اعتراض دارند.

اعتراض ثالث نسبت به حکم و قرار های صادره از دادگاه نخستین درصورتی ممکن است که نسبت به آن ها درخواست تجدید نظر نشده باشد. زیرا با درخواست تجدید نظر، صلاحیت دادگاه نخستین در رسیدگی به امور مربوط به دعوا خاتمه می یابد.

بنابراین شخص ثالثی که رای مرحله نخستین را مخل حق خود می داند، در صورتی که رای مزبور مورد تجدید نظر خواهی قرار گرفته باشد، باید به عنوان ثالث در مرحله تجدید نظر وارد شود یا در انتظار رای این مرحله بماند و در صورت لزوم در دادگاه تجدید نظر به آن اعتراض ثالث کند.

قابلیت اعتراض ثالث نسبت به آرای دادگاه انقلاب که از مراجع اختصاصی است، در ماده 418 تصریح شده است. اما با توجه به این که اعتراض ثالث از طرق فوق العاده شکایت از آرا است و تنها نسبت به آرای مراجعی پذیرفته می شود که پیش بینی شده باشد و قابلیت اعتراض رای سایر مراجع قضایی اختصاصی (مانند اداره ثبت) پیش بینی نشده، آرای این مراجع قابل اعتراض ثالث نمی باشند.

شخص ثالث

شرایط اصحاب دعوا اعتراض ثالث

در بررسی شرایط اصحاب دعوا اعتراض ثالث باید به چند نکته اصلی توجه کرد. معترض نباید از اصحاب دعوای منتهی به رای مورد اعتراض شمرده شود. معترض باید ذی نفع باشد. اعتراض ثالث باید علیه اصحاب دعوایی که منتهی به رای مورد اعتراض شده مطرح گردد.

ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی در این زمینه بیان می کند: « اگر در خصوص دعوایی رایی صادره شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رایی شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، می تواند نسبت به آن رای اعتراض نماید.»

بنابراین یکی از شرایط پذیرش اعتراض ثالث این است که معترض به عنوان اصحاب دعوا در دادرسی منتهی به رای مورد اعتراض دخالت نداشته باشد.

با توجه به این که علاوه بر خواهان و خوانده، وارد ثالث نیز از اصحاب دعوا شمرده می شود، اعتراض وارد ثالث به رایی که در آن دعوا صادر شده ترتیب اثری داده نمی شود. اما چنانچه معترض در دادرسی منتهی به رای مورد اعتراض، از اصحاب دعوا شمرده نمی شده است، می تواند به رای اعتراض کند.

به طور مثال در مواردی که تنها بعضی از وراث در دادرسی دخالت نداشته اند، وراث دیگر که آن دادرسی نماینده ای نیز نداشته اند، می توانند به رای اعتراض ثالث کنند.

لازم به ذکر است که آگاهی شخص ثالث از دادرسی منتهی به صدور رای مورد اعتراض و خودداری او از ورود به این دعوا به عنوان ثالث، مانع پذیرش اعتراض نیست.

معترض باید ذی نقع باشد که این مورد در ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی به آن اشاره شده است. به موجب ماده مزبور، رای در صورتی می تواند مورد اعتراض ثالث قرار گیرد که به حقوق شخصی خللی وارد شود.

البته معترض ثالث باید مانند هر مدعی دیگری در دعوا ذی نفع باشد، در غیر این صورت دعوا اعتراض ثالث مورد پذیرش نخواهد بود.

مرجع رسیدگی به شکایت ثالث

با توجه به ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض شخص ثالث شامل اعتراض اصلی و اعتراض طاری می باشد که رسیدگی به این اعتراض در صلاحیت دادگاه های حقوقی است.

اعتراض شخص ثالث علی القاعده جنبه حقوقی دارد و به همین جهت محاکم حقوقی در این زمینه صلاحیت دارند.

شکایت

اعتراض ثالث اصلی

اعتراض اصلی عبارتست از اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد. اعتراض ثالث اصلی در مواردی مطرح می شود که شخص ثالث به هر طریق از صدور رایی که به حقوق او خللی وارد شده است، آگاه می شود و نسبت به آن اعتراض می کند.

این آگاهی ممکن است در جریان اجرای حکم مورد اعتراض علیه ثالث و یا در غیر از موارد مزبور حاصل شود. در این صورت ثالث که رای صادره را مخل به حقوق خود می داند، در دادگاه صادر کننده رای اعتراض ثالث را مطرح می کند.

اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض باشد. این دادخواست به دادگاهی تقدیم می شود که رای قطعی را صادر کرده است.

این دادخواست مانند سایر دادخواست های ارائه شده به مراجع قضایی باید شرایط مقرر قانونی را داشته باشد، در غیر این صورت ضمانت اجرا های قانونی اجرا خواهد شد.

با توجه به ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی، ترتیب دادرسی در اعتراض ثالث اصلی مانند دادرسی نخستین خواهد بود.

بنابراین دادخواست اعتراض ثالث در صورتی که تکمیل بوده و شرایط و تشریفات قانونی را داشته باشد، به دادگاه صالح تقدیم می شود. سپس با دستور دادگاه وقت دادرسی تعیین می شود و به اصحاب دعوا اعتراض ابلاغ می شود تا در وقت مقرر برای رسیدگی حاضر شوند.

اعتراض ثالث طاری

اعتراض طاری (غیر اصلی) عبارتست از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رایی که سابقا در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات ادعای خود، در اثنای دادرسی آن رای را ابراز نموده است.

با توجه به مثالی که در مورد مالکیت کامیون مطرح کردیم، شخص (الف) بعد از گرفتن حکم محکومیت علیه شخص (ب) پیش از این که شخص (ج) از حکم آگاه شود، با استناد به همین حکم علیه (ج) اقامه دعوی نماید که چون کامیون مزبور متعلق به اوست و مدتی در تصرف (ج) بوده است، شخص(ج) باید اجرت المثل کامیون را بپردازد. در این صورت اگر (ج) ادعا داشته باشد که کامیون به او تعلق دارد، در دعوا اجرت المثل می تواند به حکم مزبور اعتراض ثالث(طاری) نماید.

اعتراض طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است بدون تقدیم دادخواست به عمل خواهد آمد، ولی اگر درجه دادگاه پایین تر از دادگاهی باشد که رای را صادر کرده، معترض دادخواست خود را به دادگاهی که رای را صادر کرده است تقدیم می نماید و در نهایت در آن دادگاه رسیدگی خواهد شد.

اعتراض ثالث طاری در هر حال در دادگاهی عنوان می شود که دعوا اصلی در آن مطرح شده و رای مورد اعتراض به عنوان دلیل مورد استناد قرار گرفته است.

البته چنانچه درجه این دادگاه پایین تر از دادگاهی باشد که رای مورد اعتراض را صادر نموده (مانند این که در مثال مزبور رای مالکیت کامیون به نفع (الف) را دادگاه تجدید نظر استان تهران صادر کرده و (الف) آن را به عنوان دلیل علیه (ج) در دادگاه عمومی شهرستان ری مورد استناد قرار داده باشد) معترض ثالث مکلف است پس از عنوان کردن اعتراض در دادگاهی که به اصل دعوا رسیدگی می کند، دادخواست اعتراض اصلی را به دفتر دادگاه صادر کننده رای مورد اعتراض تقدیم دارد.

بنابراین مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث اصلی، دادگاه صادر کننده رای قطعی معترض عنه می باشد. در مورد اعتراض ثالث طاری نیز دادگاهی که در آن دعوا مطرح شده است، به عنوان مرجع رسیدگی کننده شناخته می شود.

شخص ثالث

مهلت شکایت ثالث

اعتراض شخص ثالث قبل از اجرای حکم مورد اعتراض، قابل طرح است و بعد از اجرای آن در صورتی می توان اعتراض نمود که ثابت شود حقوقی که اساس و ماخذ اعتراض است، به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده باشد.

در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که درخصوص اعتراض یاد شده صادر شده موثر در اصل دعوا خواهد بود، تا حصول نتیجه اعتراض، رسیدگی به دعوا را به تاخیر می اندازد.

در غیر این صورت به دعوای اصلی رسیدگی کرده رای می دهد و اگر رسیدگی به اعتراض با دادگاه دیگری باشد به مدت بیست روز به اعتراض کننده مهلت داده می شود که دادخواست خود را به دادگاه مربوط تقدیم نماید. چنانچه در مهلت مقرر اقدام نکند، دادگاه رسیدگی به دعوا را ادامه خواهد داد.

مشاوره حقوقی درمورد شکایت ثالث

اگر به عنوان شخص ثالث نسبت به رای صادره از دادگاه اعتراض دارید اما با نحوه اعتراض و شرایط حقوقی آن آشنا نیستید، راه حل مناسب برای شما استفاده از خدمات و سرویس های متنوع سایت شکایت 24 می باشد که می توانیم شما را در تمام مراحل شکایت راهنمایی کنیم.

طرح شکایت و اعتراض شخص ثالث نیازمند رعایت یکسری شرایط قانونی است که بدون بهره گیری از کارشناسان و مشاوران حقوقی مجرب عملا روند رسیدگی را دشوار می کند.

سایت شکایت 24 با بهره مندی از مشاوران و کارشناسان مجرب و متخصص در امور حقوقی و کیفری و ارائه خدماتی نظیر مشاوره های تخصصی حقوقی، می تواند شما را در تمامی مراحل ثبت شکایت یاری نماید.

در صورتی که درمورد شکایت ثالث نیاز به مشاوره حقوقی دارید، بهتر است قبل از هر اقدامی از خدمات این سایت بهره مند شوید.

مرجع رسیدگی به شکایت ثالث اصلی و طاری کدام است؟

در مورد اعتراض ثالث اصلی، دادگاه صادر کننده رای قطعی مرجع رسیدگی کننده می باشد. در مورد اعتراض ثالث طاری نیز دادگاهی که در آن دعوا اصلی مطرح شده است، به عنوان مرجع رسیدگی کننده شناخته می شود.

منظور از اعتراض ثالث چیست؟

یکی از روش های اعتراض به احکام دادگاه، اعتراض از طرف شخص ثالث است.

آراء قابل اعتراض اشخاص ثالث شامل چه مواردی هستند؟

انواع قرار ها و انواع احکام اعم از قطعی و غیر قطعی، حضوری و غیابی و همچنین آراء دادگاه بدوی و دادگاه تجدیدنظر قابل اعتراض شخص ثالث هستند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا